معنی فارسی tempyo

B1

سرعت و ریتم یک قطعه موسیقی یا فعالیت.

The speed and rhythm of a piece of music or activity.

example
معنی(example):

من تنوع این موسیقی را دوست دارم؛ بسیار پرانرژی است.

مثال:

I love the tempo of this music; it's very lively.

معنی(example):

رقص به طور کامل با ضربه هماهنگ بود.

مثال:

The dance was perfectly in tempyo with the beat.

معنی فارسی کلمه tempyo

: معنی tempyo به فارسی

سرعت و ریتم یک قطعه موسیقی یا فعالیت.