معنی فارسی ten-fold

B1

معنا یا دلیلی برای ده برابر شدن یا چندین برابر شدن چیزی.

Multiplied by ten; ten times as much.

example
معنی(example):

سود شرکت در سال جاری ده برابر افزایش یافته است.

مثال:

The company's profits have increased ten-fold this year.

معنی(example):

تلاش‌های او تفاوتی ده برابری در رفاه جامعه ایجاد کرد.

مثال:

Her efforts made a ten-fold difference in the community's wellbeing.

معنی فارسی کلمه ten-fold

: معنی ten-fold به فارسی

معنا یا دلیلی برای ده برابر شدن یا چندین برابر شدن چیزی.