معنی فارسی ten-minute rule

B1

قاعده‌ای که توصیه می‌کند کارهای کوتاه و سریع را بلافاصله انجام دهید.

A guideline suggesting that if a task takes less than ten minutes, it should be done right away.

example
معنی(example):

قاعده ده دقیقه‌ای پیشنهاد می‌کند اگر انجام کاری کمتر از ده دقیقه زمان می‌برد، آن را فوراً انجام دهید.

مثال:

The ten-minute rule suggests that if a task takes less than ten minutes, do it immediately.

معنی(example):

برای اینکه بهره‌ور باشم، هر روز از قاعده ده دقیقه‌ای پیروی می‌کنم.

مثال:

To stay productive, I follow the ten-minute rule every day.

معنی فارسی کلمه ten-minute rule

: معنی ten-minute rule به فارسی

قاعده‌ای که توصیه می‌کند کارهای کوتاه و سریع را بلافاصله انجام دهید.