معنی فارسی tenderee
B1شخصی که پیشنهاد دریافت کرده و باید به شرایط آن پاسخ دهد.
The person receiving a bid or offer.
- NOUN
example
معنی(example):
تَنَدِری باید قبل از دریافت وجوه قرارداد را امضا کند.
مثال:
The tenderee must sign the contract before receiving funds.
معنی(example):
در حراج، تَنَدِری بالاترین پیشنهاددهنده بود.
مثال:
In the auction, the tenderee was the highest bidder.
معنی فارسی کلمه tenderee
:
شخصی که پیشنهاد دریافت کرده و باید به شرایط آن پاسخ دهد.