معنی فارسی tenderize
B2نرم کردن غذا، به ویژه گوشت، برای سهولت در مصرف.
To make meat more tender by various methods, such as marinating or pounding.
- verb
verb
معنی(verb):
To make (something, especially meat) tender.
example
معنی(example):
شما میتوانید با مرینیت کردن گوشت را نرم کنید.
مثال:
You can tenderize meat by marinating it.
معنی(example):
برای اینکه استیک راحتتر جویده شود، بگذارید شب در یخچال نرم شود.
مثال:
To make the steak easier to chew, let it tenderize in the fridge overnight.
معنی فارسی کلمه tenderize
:
نرم کردن غذا، به ویژه گوشت، برای سهولت در مصرف.
