معنی فارسی tendicle

B1

تندیکل به اندام‌های لطیفی در گیاهان گفته می‌شود که معمولاً برای حمایت یا جلب غذا استفاده می‌شوند.

A slender, thread-like part of a plant that can curl around support or absorb nutrients.

example
معنی(example):

یک تندیکل می‌تواند برای گرفتن نور خورشید کشیده شود.

مثال:

A tendicle can stretch out to grasp sunlight.

معنی(example):

تندیکل گیاه دور داربست پیچیده شد.

مثال:

The tendicle of the plant wrapped around the trellis.

معنی فارسی کلمه tendicle

: معنی tendicle به فارسی

تندیکل به اندام‌های لطیفی در گیاهان گفته می‌شود که معمولاً برای حمایت یا جلب غذا استفاده می‌شوند.