معنی فارسی tennisy
B1به سبکی مختص تنیس یا قابل تشخیص به دلیل ویژگیهای وابسته به این ورزش اشاره دارد.
Pertaining to or characteristic of tennis.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
بازیکن جدید سبک بسیار تنیسی روی زمین دارد.
مثال:
The new player has a very tennisy style on the court.
معنی(example):
شوق تنیسی او مسری است.
مثال:
Her tennisy enthusiasm is contagious.
معنی فارسی کلمه tennisy
:
به سبکی مختص تنیس یا قابل تشخیص به دلیل ویژگیهای وابسته به این ورزش اشاره دارد.