معنی فارسی tenosuture

B2

تنوسچر، تکنیکی برای دوختن تاندون‌ها به یکدیگر برای تسریع روند بهبودی.

A technique of suturing tendons together to enhance healing.

example
معنی(example):

جراح از تکنیک تنوسچر برای ترمیم تاندون آسیب‌دیده استفاده کرد.

مثال:

The surgeon used a tenosuture technique to repair the damaged tendon.

معنی(example):

تنوسچر شامل دوختن تاندون برای تضمین بهبودی صحیح است.

مثال:

Tenosuture involves stitching the tendon to ensure proper healing.

معنی فارسی کلمه tenosuture

: معنی tenosuture به فارسی

تنوسچر، تکنیکی برای دوختن تاندون‌ها به یکدیگر برای تسریع روند بهبودی.