معنی فارسی tensile

B2 /ˈtɛn.saɪ(ə)l/

مقاومت کششی به قابلیت یک ماده برای تحمل فشار کششی بدون شکستن اشاره دارد.

Relating to tension; capable of being stretched or resisting force that tries to pull it apart.

مکالمه با هوش مصنوعی آموزش زبان با فیلم

adjective

معنی(adjective):

Of or pertaining to tension.

معنی(adjective):

Capable of being stretched; ductile.

example

معنی(example):

مقاومت کششی به مقاومت یک ماده در برابر کشیده شدن اشاره دارد.

مثال:

Tensile strength refers to the resistance of a material to being pulled apart.

معنی(example):

فولاد به دلیل مقاومت کششی بالایش شناخته شده است و برای ساخت و ساز مناسب است.

مثال:

Steel is known for its high tensile strength, making it ideal for construction.

معنی فارسی کلمه tensile

مقاومت کششی به قابلیت یک ماده برای تحمل فشار کششی بدون شکستن اشاره دارد.