معنی فارسی tensities
B2چگالی، میزان فشردگی یا غلظت یک ماده، که معمولاً بر حسب جرم در واحد حجم بیان میشود.
The degree of density or concentration of a substance, typically expressed as mass per unit volume.
- NOUN
example
معنی(example):
چگالی مواد به طور قابل توجهی متفاوت بود.
مثال:
The tensities of the materials varied significantly.
معنی(example):
چگالیهای مختلف میتواند تأثیر بگذارد بر اینکه اشیاء چقدر خوب شناور میشوند.
مثال:
Different tensities can affect how well the items float.
معنی فارسی کلمه tensities
:
چگالی، میزان فشردگی یا غلظت یک ماده، که معمولاً بر حسب جرم در واحد حجم بیان میشود.