معنی فارسی tentatively
B2 /ˈtɛntətɪvli/بهطور موقت، بدون اطمینان، به معنی انجام عمل یا بیان نظر با عدم قطعیت.
In a manner that is not certain or fixed; provisionally.
- adverb
adverb
معنی(adverb):
Of, or having to do with being tentative.
example
معنی(example):
او بهطور موقت موافقت کرد که به تیم بپیوندد.
مثال:
He tentatively agreed to join the team.
معنی(example):
تاریخ بهطور موقت برای ماه آینده تعیین شده است.
مثال:
The date is tentatively set for next month.
معنی فارسی کلمه tentatively
:
بهطور موقت، بدون اطمینان، به معنی انجام عمل یا بیان نظر با عدم قطعیت.