معنی فارسی tentpoles
B2بنیادهای اصلی، اجزای کلیدی که سایر برنامه‌ها یا فعالیت‌ها را حمایت می‌کنند.
Key elements or events that provide support or structure to a broader range of activities.
- noun
noun
معنی(noun):
One of the poles used to hold up a tent.
معنی(noun):
A large-scale entertainment production that is a major source of revenue for its studio, television network, or investors.
example
معنی(example):
این سازمان چندین بنیاد اصلی دارد تا اطمینان حاصل کند که فعالیت‌هایش متوازن است.
مثال:
The organization has several tentpoles to ensure its activities are well-balanced.
معنی(example):
رویدادهای ورزشی بزرگ به عنوان پایه‌های اصلی تقویم سرگرمی سال عمل می‌کنند.
مثال:
Major sport events serve as tentpoles for the year's entertainment calendar.
معنی فارسی کلمه tentpoles
:
بنیادهای اصلی، اجزای کلیدی که سایر برنامه‌ها یا فعالیت‌ها را حمایت می‌کنند.
