معنی فارسی tenuousness
B1نازکی به وضعیتی اشاره دارد که محتوای ضعیف یا ناپایداری دارد.
The quality of being thin or having little substance.
- NOUN
example
معنی(example):
نازکی رابطه آنها مشهود بود.
مثال:
The tenuousness of their relationship was evident.
معنی(example):
نازکی در توافق آنها باعث ایجاد عدم اطمینان شد.
مثال:
Tenuousness in their agreement created uncertainty.
معنی فارسی کلمه tenuousness
:
نازکی به وضعیتی اشاره دارد که محتوای ضعیف یا ناپایداری دارد.