معنی فارسی tenzone

B2

حیطه یا قلمرو خاص که در آن تعامل، تعارض یا تحرک صورت می‌گیرد.

A zone or area characterized by a particular activity, conflict, or interaction.

example
معنی(example):

آنها در مورد تعارض در حیطه رابطه‌شان بحث کردند.

مثال:

They discussed the conflict in the tenzone of their relationship.

معنی(example):

حیطه با اهداف بلندپروازانه و اختلافات مشخص شده بود.

مثال:

The tenzone was marked by ambitious goals and disagreements.

معنی فارسی کلمه tenzone

: معنی tenzone به فارسی

حیطه یا قلمرو خاص که در آن تعامل، تعارض یا تحرک صورت می‌گیرد.