معنی فارسی tergiversate
B1 /tɝˈdʒɪvɝseɪt/ترگیورسیت، دور زدن یا پرهیز از موضوع در صحبت کردن و عدم ارائه پاسخهای مستقیم.
To equivocate or be deliberately ambiguous.
- verb
verb
معنی(verb):
To evade, to equivocate using subterfuge; to obfuscate in a deliberate manner.
معنی(verb):
To change sides or affiliation; to apostatize.
example
معنی(example):
سیاستمداران اغلب به ترفندهای کلامی میپردازند تا از پاسخ به سوالات دشوار خودداری کنند.
مثال:
Politicians often tergiversate to avoid answering difficult questions.
معنی(example):
او به جای ارائه یک بیانیه واضح به ترفندهای دیالوگ میپردازد.
مثال:
He tends to tergiversate instead of making a clear statement.
معنی فارسی کلمه tergiversate
:
ترگیورسیت، دور زدن یا پرهیز از موضوع در صحبت کردن و عدم ارائه پاسخهای مستقیم.