معنی فارسی tergiversating
C1مروت کردن، تغییر نظر یا موضع به‌طور مداوم و عدم تعهد به یک پاسخ مشخص.
To make conflicting or evasive statements; to be indecisive or equivocal.
- verb
verb
معنی(verb):
To evade, to equivocate using subterfuge; to obfuscate in a deliberate manner.
معنی(verb):
To change sides or affiliation; to apostatize.
example
معنی(example):
او در طول مناظره به مروت کردن ادامه داد و هرگز پاسخ واضحی نداد.
مثال:
He kept tergiversating during the debate, never giving a clear answer.
معنی(example):
مروت کردن در میان کسانی که نمی‌خواهند متعهد شوند، رایج است.
مثال:
Tergiversating is common among those who don't want to commit.
معنی فارسی کلمه tergiversating
:
مروت کردن، تغییر نظر یا موضع به‌طور مداوم و عدم تعهد به یک پاسخ مشخص.
