معنی فارسی tergiverse
B1تغییرگرا، اشاره به وضعیتی که در آن مسائل یا ایدهها به طور مداوم تغییر میکنند.
Characterized by constant change or variation.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
بحثهای تغییرگرای آنها بیثمر بود.
مثال:
Their tergiverse discussions were unproductive.
معنی(example):
طبیعت تغییرگرایانه مناظره منجر به سردرگمی شد.
مثال:
The tergiverse nature of the debate led to confusion.
معنی فارسی کلمه tergiverse
:
تغییرگرا، اشاره به وضعیتی که در آن مسائل یا ایدهها به طور مداوم تغییر میکنند.