معنی فارسی term.

B1

اصطلاح، واژه یا عبارتی است که معمولاً به یک مفهوم خاص اشاره دارد و در زمینه‌های مختلف استفاده می‌شود.

A word or phrase used to describe a specific thing or concept, often defined in the context of its use.

example
معنی(example):

این اصطلاح معمولاً در واژه‌نامه تعریف می‌شود.

مثال:

The term is often defined in the glossary.

معنی(example):

هر مقاله علمی یک لیست از اصطلاحات مهم دارد.

مثال:

Each scientific paper has a list of important terms.

معنی فارسی کلمه term.

: معنی term. به فارسی

اصطلاح، واژه یا عبارتی است که معمولاً به یک مفهوم خاص اشاره دارد و در زمینه‌های مختلف استفاده می‌شود.