معنی فارسی termagant
B1 /ˈtɚməɡənt/ترماگان، شخصیتی است که به دلیل رفتار تند و حرف زدن زیاد به صورت منفی توصیف می‌شود.
A quarrelsome, overbearing woman.
- noun
- adjective
noun
معنی(noun):
A quarrelsome, scolding woman, especially one who is old and shrewish.
معنی(noun):
A boisterous, brawling, turbulent person, whether male or female.
adjective
معنی(adjective):
Quarrelsome and scolding or censorious; shrewish.
example
معنی(example):
او در نمایش به عنوان یک ترماگان به تصویر کشیده شد که همیشه بحث می‌کند.
مثال:
She was portrayed as a termagant in the play, always arguing.
معنی(example):
او به دلیل نظرات قوی‌اش او را یک ترماگان می‌داند.
مثال:
He thinks of her as a termagant due to her strong opinions.
معنی فارسی کلمه termagant
:
ترماگان، شخصیتی است که به دلیل رفتار تند و حرف زدن زیاد به صورت منفی توصیف می‌شود.
