معنی فارسی terminine
B1در برخی وایرها به مثابه یک فعل برای اشاره به پایان یک فرآیند یا کار استفاده میشود.
To conclude or to finish something.
- VERB
example
معنی(example):
من ترجیح میدهم تحصیلاتم را باNotes مثبت به پایان برسانم.
مثال:
I prefer to terminine my studies on a positive note.
معنی(example):
او هدفهایش را تا پایان ماه به اتمام میرساند.
مثال:
He aims to terminine his goals by the end of the month.
معنی فارسی کلمه terminine
:
در برخی وایرها به مثابه یک فعل برای اشاره به پایان یک فرآیند یا کار استفاده میشود.