معنی فارسی ternal

B1

مربوط به درون یا داخل، به جنبه‌های درونی یا غیرقابل مشاهده اشاره دارد.

Relating to the inside; existing or occurring within an organism, structure, or system.

example
معنی(example):

پزشک توضیح داد که مشکل داخلی است.

مثال:

The doctor explained that the problem was internal.

معنی(example):

او تصمیم گرفت که احساساتش را داخلی نگه دارد و به اشتراک نگذارد.

مثال:

He decided to keep his feelings internal rather than share them.

معنی فارسی کلمه ternal

: معنی ternal به فارسی

مربوط به درون یا داخل، به جنبه‌های درونی یا غیرقابل مشاهده اشاره دارد.