معنی فارسی terned

B1

ترنید به معنای ایجاد گردش یا چرخش در چیزی است.

Describing a condition of being turned or having a direction that is altered.

example
معنی(example):

کودکان بازی ترنید را کردند که شامل کار تیمی بود.

مثال:

The children played a terned game that involved teamwork.

معنی(example):

او یک الگوی ترنید را در پارچه‌ای که می‌دوخت مشاهده کرد.

مثال:

She noticed a terned pattern in the fabric she was sewing.

معنی فارسی کلمه terned

: معنی terned به فارسی

ترنید به معنای ایجاد گردش یا چرخش در چیزی است.