معنی فارسی terpsichoreal
B2مربوط به رقص؛ خصوصیات ، حرکات یا کیفیت‌های مرتبط با رقص.
Relating to dance; characteristics, movements, or qualities associated with dancing.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
حرکات ترپسیکوره‌ای رقصندگان توجه تماشاگران را جلب کرد.
مثال:
The terpsichoreal movements of the dancers captivated the audience.
معنی(example):
چابکی ترپسیکوره‌ای او در صحنه شگفت‌انگیز بود.
مثال:
Her terpsichoreal grace on stage was mesmerizing.
معنی فارسی کلمه terpsichoreal
:
مربوط به رقص؛ خصوصیات ، حرکات یا کیفیت‌های مرتبط با رقص.
