معنی فارسی terraforms
B2تغییر شکل دادن به یک محیط یا سیاره برای قابلیت سکونت انسانها و دیگر موجودات زنده.
To alter a planet, moon, or other celestial body to make it habitable for humans.
- verb
verb
معنی(verb):
To transform the atmosphere (or biosphere) of another planet into one having the characteristics of Earth.
example
معنی(example):
دانشمندان معتقدند میتوانند زیستگاههای جدیدی ایجاد کنند که سیارات را تغییر شکل دهند.
مثال:
Scientists believe they can create new habitats that terraforms planets.
معنی(example):
نظریه توضیح میدهد که چگونه فناوری، چشماندازها را برای حمایت از حیات تغییر شکل میدهد.
مثال:
The theory explains how technology terraforms landscapes to support life.
معنی فارسی کلمه terraforms
:
تغییر شکل دادن به یک محیط یا سیاره برای قابلیت سکونت انسانها و دیگر موجودات زنده.