معنی فارسی terribleness

B1

وضعیتی که در آن چیزی به شدت بد یا وحشتناک است.

The state of being terrible or extremely unpleasant.

example
معنی(example):

وحشتناک بودن خبر باعث شد او گریه کند.

مثال:

The terribleness of the news made her cry.

معنی(example):

ما نمی‌توانیم از وحشتناک بودن چنین رویدادهایی چشم‌پوشی کنیم.

مثال:

We cannot ignore the terribleness of such events.

معنی فارسی کلمه terribleness

: معنی terribleness به فارسی

وضعیتی که در آن چیزی به شدت بد یا وحشتناک است.