معنی فارسی terricolous
B2واژهای برای توصیف گیاهان یا موجودات زندهای که در زمین رشد میکنند.
Growing or living on land; terrestrial.
- adjective
adjective
معنی(adjective):
Living in, on, or near ground.
example
معنی(example):
گیاهان زمینی در خاک باغ رونق میگیرند.
مثال:
The terricolous plants thrive in the garden soil.
معنی(example):
بسیاری از گونههای زمینی در اکوسیستمهای جنگلی یافت میشوند.
مثال:
Many terricolous species can be found in forest ecosystems.
معنی فارسی کلمه terricolous
:
واژهای برای توصیف گیاهان یا موجودات زندهای که در زمین رشد میکنند.