معنی فارسی terrigene

B1

ماده یا فرآیند مربوط به جوانه‌زنی یا تولید ویژگی‌های خاص در شرایط خاص.

Relating to the origin of certain geological materials.

example
معنی(example):

تیم اثرات ترریژنی را بر روی خاک مورد مطالعه قرار داد.

مثال:

The team studied the terrigene effects on soil.

معنی(example):

مواد ترریژنی در زمین‌شناسی مهم هستند.

مثال:

Terrigene materials are important in geology.

معنی فارسی کلمه terrigene

: معنی terrigene به فارسی

ماده یا فرآیند مربوط به جوانه‌زنی یا تولید ویژگی‌های خاص در شرایط خاص.