معنی فارسی tersion

B1

تنش، نیرویی که باعث تغییر شکل یا شکستگی در اجسام می‌شود.

A twisting or turning force that causes strain in a material.

example
معنی(example):

تنش در ساختار به ایجاد پایداری بیشتر کمک کرد.

مثال:

The tersion in the structure helped to create more stability.

معنی(example):

درک تنش برای مهندسان بسیار مهم است.

مثال:

Understanding tersion is crucial for engineers.

معنی فارسی کلمه tersion

: معنی tersion به فارسی

تنش، نیرویی که باعث تغییر شکل یا شکستگی در اجسام می‌شود.