معنی فارسی test-drove
B2عملی که در آن فرد ماشین یا وسیله نقلیه را به طور موقت هدایت میکند تا عملکرد آن را ارزیابی کند.
To drive a vehicle temporarily to evaluate its performance before buying.
- verb
verb
معنی(verb):
To drive a motor vehicle in order to evaluate it, especially before potential purchase
example
معنی(example):
او قبل از خرید، ماشین جدید را آزمایش کرد.
مثال:
She test-drove the new car before making a purchase.
معنی(example):
آنها چندین مدل را آزمایش کردند تا بهترین گزینه را پیدا کنند.
مثال:
They test-drove several models to find the best fit.
معنی فارسی کلمه test-drove
:
عملی که در آن فرد ماشین یا وسیله نقلیه را به طور موقت هدایت میکند تا عملکرد آن را ارزیابی کند.