معنی فارسی testae
B2تست، اصطلاحی در زیستشناسی برای توصیف پوششهای سخت خارجی برخی موجودات، مانند صدفهای موجودات دریایی.
The term refers to external hard coverings or shells of certain organisms.
- noun
noun
معنی(noun):
A seed coat.
معنی(noun):
The external calciferous shell, or endoskeleton, of an echinoderm; the test.
example
معنی(example):
در زیستشناسی، تستا به پوششهای سخت خارجی برخی از موجودات اشاره دارد.
مثال:
In biology, testae refer to hard outer coverings of certain organisms.
معنی(example):
فسیلها دارای تستا بودند که در طول میلیونها سال از آنها محافظت میکرد.
مثال:
The fossils were found to have testae that protected them over millions of years.
معنی فارسی کلمه testae
:
تست، اصطلاحی در زیستشناسی برای توصیف پوششهای سخت خارجی برخی موجودات، مانند صدفهای موجودات دریایی.