معنی فارسی testamental
B2تستامنتال، مرتبط با وصیت نامه یا اسناد قانونی مشابه است.
Relating to a testament or will.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
التزامات تستامنتالی باید به دقت پیگیری شود.
مثال:
The testamental obligations must be followed closely.
معنی(example):
آرزوهای تستامنتالی او به وضوح بیان شده بود.
مثال:
Her testamental wishes were clearly stated.
معنی فارسی کلمه testamental
:
تستامنتال، مرتبط با وصیت نامه یا اسناد قانونی مشابه است.