معنی فارسی testar

B1

شهادت دادن، ابراز عمومی ایمان یا اعتقادات شخصی.

To testify or affirm one's beliefs or opinions.

example
معنی(example):

برای شهادت دادن، باید باورهای خود را به‌طور علنی تأیید کنید.

مثال:

To testar is to affirm one's beliefs publicly.

معنی(example):

آنها تصمیم گرفتند در این رویداد به باور خود شهادت دهند.

مثال:

They chose to testar their faith during the event.

معنی فارسی کلمه testar

: معنی testar به فارسی

شهادت دادن، ابراز عمومی ایمان یا اعتقادات شخصی.