معنی فارسی testatorship
B1تستاتورشیپ به نقش و مسئولیتهای شخصی که وصیتنامهاش را تهیه میکند، اشاره دارد.
The state or condition of being a testator; the role of a person making a will.
- NOUN
example
معنی(example):
حقوق و مسئولیتهای حالت وصیتنامهنویس میتواند تأثیر زیادی بر برنامهریزی داراییها داشته باشد.
مثال:
The rights and responsibilities of testatorship can significantly affect estate planning.
معنی(example):
او به عنوان وصیتنامهنویس منصوب شد و مسئولیت اطمینان از احترام به خواستههایش را بر عهده داشت.
مثال:
He was appointed as the testator, responsible for ensuring his wishes are honored.
معنی فارسی کلمه testatorship
:
تستاتورشیپ به نقش و مسئولیتهای شخصی که وصیتنامهاش را تهیه میکند، اشاره دارد.