معنی فارسی tester
B1 /ˈtɛstə/تست‌کننده، شخصی که به بررسی و آزمایش محصولات یا نرم‌افزارها می‌پردازد تا نقص‌ها و مشکلات را شناسایی کند.
A person who evaluates and tests software or products to identify defects and ensure quality.
- noun
noun
معنی(noun):
A canopy over a bed.
معنی(noun):
Something that overhangs something else; especially a canopy or soundboard over a pulpit.
example
معنی(example):
تست‌کننده نرم‌افزار چندین اشکال در برنامه را پیدا کرد.
مثال:
The software tester found several bugs in the application.
معنی(example):
تست‌کننده نقش حیاتی در تضمین کیفیت محصول ایفا می‌کند.
مثال:
A tester plays a critical role in ensuring the quality of the product.
معنی فارسی کلمه tester
:
تست‌کننده، شخصی که به بررسی و آزمایش محصولات یا نرم‌افزارها می‌پردازد تا نقص‌ها و مشکلات را شناسایی کند.
