معنی فارسی testily
B2به طور تند و با عصبانیت، معمولاً در پاسخ به یک سوال یا وضعیت.
In a manner that is sharp or rude; irritably.
- ADVERB
example
معنی(example):
او به طور تند به اتهامات علیه خود پاسخ داد.
مثال:
She responded testily to the accusations made against her.
معنی(example):
او همیشه وقتی تحت فشار است به تندی صحبت میکند.
مثال:
He always speaks testily when he feels pressured.
معنی فارسی کلمه testily
:
به طور تند و با عصبانیت، معمولاً در پاسخ به یک سوال یا وضعیت.