معنی فارسی testor
B1آزمونگر، شخصی که آزمون یا ارزیابی را برگزار و مدیریت میکند.
A person who conducts or oversees a test or examination.
- NOUN
example
معنی(example):
آزمونگر اطمینان حاصل کرد که همه سوالات روشن هستند.
مثال:
The testor ensured all questions were clear.
معنی(example):
به عنوان یک آزمونگر، او به دقت پاسخهای شرکتکنندگان را بررسی کرد.
مثال:
As a testor, she reviewed the participants' answers carefully.
معنی فارسی کلمه testor
:
آزمونگر، شخصی که آزمون یا ارزیابی را برگزار و مدیریت میکند.