معنی فارسی tetanised
B1تتانی شده، به وضعیتی اشاره دارد که در آن عضله به طور غیر ارادی انقباض کرده است.
Having experienced involuntary muscle contractions, typically as a reaction to injury or infection.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
بیمار در حین درمان تتانی شده بود.
مثال:
The patient was tetanised during treatment.
معنی(example):
او بعد از آسیب دچار تتانی شد.
مثال:
He was tetanised after the injury.
معنی فارسی کلمه tetanised
:
تتانی شده، به وضعیتی اشاره دارد که در آن عضله به طور غیر ارادی انقباض کرده است.