معنی فارسی tetraxial

B2

شکلی که دارای چهار محور است و در هر یک از محورهایش تقارن دارد.

Having or relating to four axes or dimensions.

example
معنی(example):

مکعب یک شکل چهارمحوری است که در چهار جهت تقارن دارد.

مثال:

The cube is a tetraxial shape with symmetry in four directions.

معنی(example):

در هندسه، یک شکل چهارمحوری ویژگی‌هایی در چهار محور نشان می‌دهد.

مثال:

In geometry, a tetraxial figure exhibits properties across four axes.

معنی فارسی کلمه tetraxial

: معنی tetraxial به فارسی

شکلی که دارای چهار محور است و در هر یک از محورهایش تقارن دارد.