معنی فارسی tettering

B1

حرکت یا صداهایی که از بی‌ثباتی یا مشکل ناشی می‌شوند.

The act of making a sound or movement that indicates instability.

example
معنی(example):

تتراهم کردن صندلی قدیمی نشستن را سخت کرد.

مثال:

The tettering of the old chair made it difficult to sit.

معنی(example):

صدای تتراهم اغلب به بی‌ثباتی اشاره دارد.

مثال:

Tettering sounds often indicate instability.

معنی فارسی کلمه tettering

: معنی tettering به فارسی

حرکت یا صداهایی که از بی‌ثباتی یا مشکل ناشی می‌شوند.