معنی فارسی tf
B1T.F. به مخفف تنسورفلو اشاره دارد که نرمافزاری است برای اجرای محاسبات یادگیری ماشین.
An abbreviation for TensorFlow, a library for data flow and differentiable programming across various tasks.
- noun
noun
معنی(noun):
(texting) Initialism of the fuck.
مثال:
Why TF do you think that??
example
معنی(example):
T.F. به معنای تنسورفلو، یک فریمورک محبوب یادگیری ماشین است.
مثال:
T.F. stands for TensorFlow, a popular machine learning framework.
معنی(example):
بسیاری از توسعهدهندگان از T.F. برای ساخت شبکههای عصبی استفاده میکنند.
مثال:
Many developers use T.F. to build neural networks.
معنی فارسی کلمه tf
:
T.F. به مخفف تنسورفلو اشاره دارد که نرمافزاری است برای اجرای محاسبات یادگیری ماشین.