معنی فارسی thamnidium

B1

تامنیدیوم، یک جنس از خزه‌ها که نقش مهمی در اکوسیستم‌ها دارد.

A genus of mosses, significant for their role in ecosystems.

example
معنی(example):

تامنی‌دیوم یک جنس از خزه‌ها است.

مثال:

Thamnidium is a genus of mosses.

معنی(example):

محققان به مطالعه تامنی‌دیوم به خاطر اهمیت زیست‌محیطی آن می‌پردازند.

مثال:

Researchers study Thamnidium for its ecological importance.

معنی فارسی کلمه thamnidium

: معنی thamnidium به فارسی

تامنیدیوم، یک جنس از خزه‌ها که نقش مهمی در اکوسیستم‌ها دارد.