معنی فارسی thanatological
B2مرگشناسی، علم مطالعه مرگ و فرایندهای مرتبط با آن.
Relating to the study of death and dying.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
مطالعات مرگ شناسی بر طبیعت مرگ تمرکز دارند.
مثال:
Thanatological studies focus on the nature of death.
معنی(example):
او در حال تحقیق درباره موضوعات مرگ شناسی در ادبیات است.
مثال:
She is researching thanatological themes in literature.
معنی فارسی کلمه thanatological
:
مرگشناسی، علم مطالعه مرگ و فرایندهای مرتبط با آن.