معنی فارسی thaness

B1

زیبایی و کیفیت خاص چیزی که باعث متمایز شدن آن می‌شود.

The quality of being unique or beautiful in a specific way.

example
معنی(example):

زیبایی گل آن را متمایز کرد.

مثال:

The thaness of the flower made it stand out.

معنی(example):

در کار هنری او یک نوع زیبایی خاص وجود داشت.

مثال:

There was a certain thaness to his artwork.

معنی فارسی کلمه thaness

: معنی thaness به فارسی

زیبایی و کیفیت خاص چیزی که باعث متمایز شدن آن می‌شود.