معنی فارسی thatched
B1خانهای که سقف آن با کاه پوشیده شده است.
Having a roof made of straw or similar material.
- verb
verb
معنی(verb):
To cover the roof with straw, reed, leaves, etc.
example
معنی(example):
کلبه با سقف کاهی در حومه شهر زیبا به نظر میرسید.
مثال:
The thatched cottage looked lovely in the countryside.
معنی(example):
آنها در تعطیلات خود در یک خانه با سقف کاهی اقامت داشتند.
مثال:
They stayed in a thatched house during their vacation.
معنی فارسی کلمه thatched
:
خانهای که سقف آن با کاه پوشیده شده است.