معنی فارسی the balcony
A2بالکن به معنای یک سازه بیرونزده است که معمولاً از دیوارها جدا شده و به منظور دیدن مناظر ساخته شده است.
A platform projecting from the wall of a building, typically with a railing, used for viewing.
- NOUN
example
معنی(example):
ما از منظره بالکن لذت بردیم.
مثال:
We enjoyed the view from the balcony.
معنی(example):
او بر روی بالکن ایستاد تا آتشبازی را ببیند.
مثال:
He stood on the balcony to see the fireworks.
معنی فارسی کلمه the balcony
:
بالکن به معنای یک سازه بیرونزده است که معمولاً از دیوارها جدا شده و به منظور دیدن مناظر ساخته شده است.