معنی فارسی the bare bones

B2

نکات اصلی، جزئیات ضروری یا حداقل اطلاعات در مورد موضوعی را نشان می‌دهد.

The most essential parts or elements of something, without any extra details.

example
معنی(example):

این گزارش فقط نکات اصلی پروژه را بدون جزئیات ارائه می‌دهد.

مثال:

The report provides the bare bones of the project without any details.

معنی(example):

ما باید نکات اصلی طرح را قبل از پیشرفت بررسی کنیم.

مثال:

We need to discuss the bare bones of the plan before moving forward.

معنی فارسی کلمه the bare bones

: معنی the bare bones به فارسی

نکات اصلی، جزئیات ضروری یا حداقل اطلاعات در مورد موضوعی را نشان می‌دهد.