معنی فارسی the deep end
B1قسمت عمیق یا دشوارتر چیزی که شامل چالشها و خطرات بیشتر است.
The part of a swimming pool that is deeper than the shallow end; often used metaphorically.
- IDIOM
example
معنی(example):
وقتی در قسمت عمیق استخر شنا کردم، عصبی بودم.
مثال:
I was nervous when I swam in the deep end of the pool.
معنی(example):
او تصمیم گرفت که پروژه را از قسمت عمیق شروع کند.
مثال:
He decided to tackle the project from the deep end.
معنی فارسی کلمه the deep end
:
قسمت عمیق یا دشوارتر چیزی که شامل چالشها و خطرات بیشتر است.