معنی فارسی the dry

A2

خشک به معنی عدم وجود رطوبت یا رطوبت کم در محیط، ماده یا سطح.

Lacking moisture; not wet.

example
معنی(example):

هوا خشک باعث شد تشنه بشوم.

مثال:

The dry weather made me feel thirsty.

معنی(example):

او با وجود باران یک کت خشک پوشید.

مثال:

She wore a dry coat despite the rain.

معنی فارسی کلمه the dry

: معنی the dry به فارسی

خشک به معنی عدم وجود رطوبت یا رطوبت کم در محیط، ماده یا سطح.