معنی فارسی the end of one's tether

B1

به معنی نقطه‌ای است که فرد دیگر قادر به تحمل و ادامه شرایط نیست و از لحاظ روحی یا احساسی در فشار قرار دارد.

To reach a point of endurance where one can no longer cope with a situation or pressure.

example
معنی(example):

بعد از کار کردن تمام شب، او به انتهای طنابش رسید.

مثال:

After working all night, she was at the end of her tether.

معنی(example):

او احساس می‌کرد که به انتهای طنابش رسیده است بعد از اینکه با تمام استرس‌ها کنار آمد.

مثال:

He felt he was at the end of his tether after dealing with all the stress.

معنی فارسی کلمه the end of one's tether

:

به معنی نقطه‌ای است که فرد دیگر قادر به تحمل و ادامه شرایط نیست و از لحاظ روحی یا احساسی در فشار قرار دارد.