معنی فارسی the fat is in the fire

C1

زمانی که مشکلی به وجود می‌آید و اوضاع به نحوی خراب می‌شود که دیگر قابل مدیریت نیست.

A situation that has gone irrevocably wrong.

example
معنی(example):

اکنون که او حقیقت را فاش کرده است، ماجرا برملا شده است.

مثال:

Now that he has revealed the truth, the fat is in the fire.

معنی(example):

زمانی که این راز فاش شد، بدون شک کار خراب شد.

مثال:

When the secret got out, the fat was definitely in the fire.

معنی فارسی کلمه the fat is in the fire

: معنی the fat is in the fire به فارسی

زمانی که مشکلی به وجود می‌آید و اوضاع به نحوی خراب می‌شود که دیگر قابل مدیریت نیست.